پندار,
کردار و گفتار انسان دير يا زود با دقتي حيرت انگيز بخود او باز مي گردد. اين
قانون کارماست و کارما واژه اي سانسکريت است يعني بازگشت, آنچه آدمي بکارد همان را
درو مي کند. انسان تنها مي تواند آن باشد که
خود را چنان ببيند. و تنها مي تواند بجايي برسد که خود را آنجا مي بيند. لذا رهايي
از هر وضعيت ناخوشايند از طريق معرفت به قانون معنويت بدست مي ايد. طرح يا الگوي الهي
تنها مشيتي است که به حکم مصلحت آدمي بايد انجام پذيرد. بمحض اينکه انسان از قانون
معنویت اطاعت کند و از اراده شخصي يا مقاومت خود دست بردارد, به مراد خود مي رسد.
زيرا به خرد لايتناهي مجال مي دهد تا از طريق او به کار بپردازد.
بسیاری از مردم از این غافلند که هديه دادن نوعي سرمايه گذاريست
و اندوختن از سر حرص و احتکار جز تنگدستي عاقبتي ندارد. هستند که مي پاشند و بيشتر
مي اندوزند. هستند که زياده از آنچه شايد نگه مي دارند, اما به نيازمندي مي
انجامد. اگر انسان رهنمودهاي به مصرف رساندن يا بخشيدن را ناديده بگيرد همان مقدار
پول را به طرزي ناخوشايند خرج خواهد کرد يا از دست خواهد داد. قانون همواره حامي
کسي است که بي باکانه, منتهي خردمندانه خرج مي کند. اگر انسان به منشا رزق و روزی
خود توکل کامل داشته باشد، صاحب برکاتی بیکران و پایان ناپذیر خواهد بود. منتها
ایمان یا توکل باید مقدم بر ظهور نعمت باشد.
بالاتر و فراتر از قانون کارما قانوني است که به نام قانون فيض و رحمت يا قانون عفو و بخشايش. يعني آنکه در پرتو لطف و عنايت و نه در لواي قانون, آدمي را از قانون عليت يا مکافات عمل مي رهاند.
بالاتر و فراتر از قانون کارما قانوني است که به نام قانون فيض و رحمت يا قانون عفو و بخشايش. يعني آنکه در پرتو لطف و عنايت و نه در لواي قانون, آدمي را از قانون عليت يا مکافات عمل مي رهاند.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen